التماس دعا...
التماس دعا... این روزا غمگینم حال خوبی ندارم نه حال روحی و نه جسمی...دوست جونای خوبم لطفا برام دعا کنین...لطفا...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
نظرات (8)
مامانی آرتینا جان***
6 شهریور 93 14:12
6 شهریور 93 14:12
سلام مامان بهاره جان چرا حالتون خوب نیست منم کل وبلاگتونو خوندم انشالله هر چه زودتر نی نی خوشکلتونو بغل کنین و عکساشو بزارین تو وبش البته عجله نکنید همون بموقع بیاد بهتره انشالله سالم و سلامت باشه و خودتونم زایمان راحتی داشته باشید خیلی خوشحال شدم که لینکمون کردین شما هم لینکین راستی اون زیر انداز پنگوئن که عزیز جونش براش دوخته عالیه انشالله گل پسرتون بسلامتی بیاد و روش دراز بکشه. در ضمن خاله جون روز شما و خاله ستاره جونم مبارک انشالله هر چی از خدا میخواین توی همین روز خدا بهتون بده.
مامان پریناز
6 شهریور 93 21:21
6 شهریور 93 21:21
سلام عزیزم چرا غمگینی؟
به خاطر خدابیامرز مادر بزرگت؟
ایشا لا خدای مهربون بهتون صبر بده.توهم حالت هرچه زودتر خوب شه.
ایشا لا خدای مهربون بهتون صبر بده.توهم حالت هرچه زودتر خوب شه.
مامانی
9 شهریور 93 12:27
9 شهریور 93 12:27
سلام عزیزم
منم در هفته ی 20 بارداری ام
خیلی خوشحال میشم ک با همدیگه دوست بشیم و از اطلاعات هم استفاده کنیم
بی زحمت ب وبم بیا و آدرستو برام بزار تا همو لینک کنیم
فاطمه ع
9 شهریور 93 18:21
بهاربانو
پاسخ
9 شهریور 93 18:21
سلام عزیزم ممنون که بمن سرزدی
ان شاا.. کوچولوت به سلامتی بیاد
من فوت مادربزرگت رو تسلیت عرض کرده بودم اما انگار پیامم نرسیده
مطالب وبت هم خونده بودم
من لینکتون میکنم با اجازه
مطالب وبت هم خونده بودم
من لینکتون میکنم با اجازه
بهاربانو
پاسخ
ممنون ان شاءالله نی نی شما هم همینطور خانمی ...شرمنده...منون از لطفت... شما یکی از بهترین دوست جونیای من هستین
شما یکی از بهترین دوست جونیای من هستین
مامان فاطمه السادات
9 شهریور 93 22:21
9 شهریور 93 22:21
سلام عزیز غمت نباشه منم که باردار بودم چند ماه اول یه کم آرامشم رو از دست داده بودم.بیشتر استرس داشتم.
شعی کن به آینده فکر کنی.
ایشالله که زود خوب میشی
مطلب بعدی
نگرانی های تموم نشدنی من...
مطلب قبلی
رفتن مامان بزرگ...
